از بهار که ...
از بهار که می روی
سرخی از گونه های تنگ می پرد
سبزی از گونه های گلدان
و حوض کوچک خانه
دلش خالی می شود
از بهار که می روی
کدام سین را کنار بگذاریم
که جا برای سرما باز شود
زمستان
ملافه اش را بر صورت باغچه بکشد
بگوید: متاسفم
از بهار که ...
دست بردار از بهار
هیچ قهرمانی
فصل اول
از داستانش نمی رود.






.jpg)

سمیرا پیرزاده